رقص انتخاباتی - درد دلهای یک طلبه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رقص انتخاباتی - درد دلهای یک طلبه

رقص انتخاباتی

یکشنبه 85 آذر 26 ساعت 1:49 عصر
همیشه وقتی بویی به مشامش می رسید بالا دیوار ، پشت بام یا هر جا که تو دیدتر بود باید برا مدّتی رقص و آوازش رو تحمّل می کردی

کار نداریم خوب می رقصید یا نه؟ مهم اینه که می رقصید و کم نمی اورد.

همیشه رفقا می گفتند: بابا اینو دیگه همه می شناسند چرا اینقدر به آب و آتیش میزنه؟ این رأی بیار نیست که نیست.

اونوقت بود که رادیاتش جوش می اومد ومی گفت: رفیق مهم اینه که برقصم و به ثوابش برسم و اینکه ذکرم بر لبها مستدام باشه حالا مردم بپسندند یا نه.اصلاً مهم نیست. مهم اونطرف آبیه که سوت و کف بزنه و خوشش بیاد و حال بکنه. که اون بوظیفه اش عمل می کنه و تا بحال کوتاهی نکرده.

بگذریم بابا. هر چی بود تموم شد مهم اینه که مردم انواع و اقسام رقصها رو خوب یاد گرفتند و از این به بعد خوب می فهمند وقتی که مراجع می گند رقص حرامه. کدوم قسمش مرادشونه

ولی هیچ وقت مردم این نمایشها رو فراموش نمی کنند. اینهمه هنر پیشه ی با استعداد رو در یک صحنه دیدن

یه عده از اونا خودشون رو از چشم مردم انداختن برا رضایت خالق مردم و یه عده خودشون رو از چشم خدا انداختن برای سوت و کف مخلوقات خدا

به هر حال خیلی خوش گذشت نمایشگاه و خنده باز

جالب گربه خانم بود که بهتش زده بود ، آخه فکر نمی کرد کسی رو دستش بزنه دیگه رقص گربه ای هم جواب نمی ده

ولی یه خوبی که این انتخابات داشت این بود که دل همه رو بدست اوردن

آره اونایی که بچه هاشون نیاز به سرگرمی داشتند و یا مریض بودند می تونستند با رای دادن به دکتر ... متخصّص اطفال مشکل خود رو حل کنند.

اونایی که کمبود محبّت داشتند بودند کاندیدایی که این چند روز رو از مادر مهربونتر

 

اونایی که طراح و گرافیک می خواستند سرکار خانم ... رو که در پوسترهاش تنها ویژگی خودش رو با خط درشت نوشته بود.

چرا می خندی مگه شورای شهر طراح عکس نمی خواد اونم نخواد شهرداری که می خواد روی دیوارای پارکها با فوتشاپ ... 

اونایی که قلبشون برای وصال به اربابانشون لحظه شماری می کنه و آرزویی زیارت حرمش در واشنگتن و سینه زنی در بین المللش رو دارند

اونایی که عشق ماشین،خوردن ویا هر چیز دیگه ای رو دارند

برا همشون کاندیدا و فلوس موجود.

حتی اونایی که عشق پرواز و سفر به کره ی ماه رو دارند

دروغم کجا بوده مگه اون خانم شیر کیانوش انصاری بچه ی همین مملکت نبود، آب و کاه این مملکت رو نخورده بود

بله حواسش جمع بود، مخش کار می کرد، البته هیچ فکر نکنی با پول من و تو به فضا رفت. نه بابا تهمت وری وری گناه داره

 

 

هر کس هم چیزی برای ارائه دادن نداشت بازم بی معرفتی نکرده بود و با یه شاخه گل دست خالی خودش رو پر کرده بود و خوش تیپی شو برا مردم به ارمغان آورده بود که از آنها هم بطور جداگانه تقدیر و تشکر می نماییم

 

 

امّا نمی دونم چرا این کوچولو ناراحته؟

ها فهمیدم. ای بیچاره! ای بدبخت ! ای فلک زده ! حق داری گریه کن. تو گریه تو ادامه بده. به هیچ وجه دست از گریه بر ندار.

ماجرا از این قراره جناب آقای بردبار بهش گفته تبلیغ کن تا از مزایایی بلند مدت و کوتاه مدّت شرکت برخوردار بشی امّا بعد. پول ندادند که هیچ، گوشاش رو هم بحدی کشیدند که شما شاهد ماجرا هستید و با کمال اردنگی از شرکت بیرونش کردن

البته تو هم تقصیر داریا، نمی دونی وقتی که آقا ده روز تموم داره میرقصه، خسته و کوفته میاد استراحت کنه از طرفی می بینه همه بهش نارو زدند و یه رای هم بهش نداند ( حتی کامران  و نازی که این چند روزه براشون کم نذاشته بود) بعبارتی علمی تر هم خدا رو از دست داده، هم خرما رو اصلاً بزار خود بردبار خان حرف حسابش رو بگه بفرمایید: تو غلط می کنی پول می خوای تازه دیشب از دست نازی راحت شدم تو قد علم کردی تو غلط می کنی چیزی میخوای ، نازی رو هم بعقدت در نمیارم تا چه رسه به پول

در پایان به کشکول انتخابات سری بزنید.

تصاویرجالب از حضور مردم در انتخابات. رای دادن مسئولین رو ببین. حضور صندوق نمادین در بیت حضرت آیت الله تبریزی. عروس بلد نیست برقصه میگه برم فرمانداری حقم رو نخورند . و در پایان نتایج شکست رقص گربه ای  در انتخابات خبرگان


نوشته شده توسط : مهدی

درد دلهای دیگران [ نظر]