• وبلاگ : درد دلهاي يك طلبه
  • يادداشت : رقص انتخاباتي
  • نظرات : 5 خصوصي ، 24 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    از خداوند خواستم تا غرور را از من بگيرد. گفت:« نه! بازگرفتن غرور کار من نيست..بلکه اين تويي که بايد آن را ترک کني.»
    گفتم پس کودکان و انسانهاي معلول را شفا ببخش. گفت:« نه! روح کامل است و جسم زودگذر..مهم روح آنهاست برايم.»
    خدايا به من شکيبايي عطا فرما. گفت:« نه! شکيبايي دستاورد رنج است..به کسي عطا نميشود.آن را بايد بدست آورد.»
    پس به من سعادت ببخش اي بخشنده بزرگ. گفت:« نه! بازهم نه!خود بايد متعالي شوي..اما تورا ياري ميدهم تا به ثمر بنشيني.»


    موفق باشين.